پس ازکشف «دی ان ای» وادعای تشخیص علمي رابطه وراثتی، بحثهای متعددی درباره
موضوع «نسب» و تشخیص علمی آن براساس نتیجه آزمایشDNA؛
مطرح گشته است که با چالشهایی مواجه است.
از دیدگاه «علمی و کارشناسی»؛ (درحوزه نظری و تجربی) نتیجه حاصل از آزمایش
«دی ان ای»، قاطع و بدون «خطا» است. (البته در شرایط استاندارد) ازاین رو؛ با
«حصول علم و کشف حقیقت» میتوان به نتایج کارشناسی مذکور، تکیه کرد.
با این وجود؛ نزاع پیرامون موضوع «نسب»؛ ازدعاوی مطرح قضایی است. (اثبات نسب
و یا نفی ولد)
و این درحالی است که؛ آرای صادره؛ نه تنها در «حوزههای قضایی» بلکه در «شعب
مختلف حوزه قضایی» نیز با «تشتت» همراه است.
به عبارت دیگر؛ درفرض تعارض مودای «قاعده فراش» و نتیجه «آزمایش DNA»،
آرای صادره؛ گاه درترجیح «قاعده فراش» وگاهی درجانب نتیجه «آزمایشDNA»
است.
با ارزیابی صحیح درباره دیدگاههای مختلف در«مسأله» وبراساس مستنداتی که در
آرای صادره، قابل دستیابی است؛ به صراحت میتوان گفت:
برخی از «آرای صادره» و یا پایه برخی از «نگرشهای دخیل در مساله»؛ در
برابرانگاری به مبانی «اهل سنت» و یا دیدگاههای «حقوق بشری غیراسلامی» نزدیک است؛
که بدون تردید؛ برخلاف « فقه جعفری و دیدگاه امامیه» است.
ازاین رو؛ تبیین و تعمیق موضوع مذکور و توجه به زوایای مختلف آن با ملاحظه
«مسأله محوری» که درکاربردی شدن یک پژوهش از لوازم برجسته محسوب میشود؛ اهتمام در
این باره را میافزاید.
براین اساس؛ نگارنده در پژوهشی مستقل با تبیین و تحلیل «ادله روایی» و مفاد
سایر ادله، ضمن مفروض و مسلم دانستن «قابلیت نتیجه آزمایش DNA در
حصول علم و ضرورت ترتب اثر براساس آن و مخدوش بودن سایر ادله» به زوایای وابسته به
بحث پرداخته است که پژوهش حاضر نیز با محورهای اصلی «مسأله» (و چکیدهای از آن)؛
همراه است.